ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

6 Responses
  1. ناشناس Says:

    از قدیم گفته اند تره به تخمش میره حسنی به باباش!اینها مگه نمیگن که مسلمانند؟خوب خود مخمد که آورنده این دین است به خانه ابوبکر که یار غار محمد بود برای شام دعوت شده بود؛هنگامیکه او در خانه ابوبکر بود چشمش به دختر شش سالهء ابوبکرآیشه افتاد و همانجا و بدون معطلی اون کودک خردسال را عقد کرد.یک بار هم که خانه پسر خوانده خودش رفت و وقتی چشمش به بدن عریان عروس خودش افتاد دستور داد به شوهرش که طلاقش بده و با او ازدواج کرد!!این آقای امام جمعه تویسرکان هم زن یکی از مرید های خودش را که توی دم و دستگاه خودش کار میکرده مرتب باهاش عشق و حال میکرده! از نظر اسلامی کار خلافی نکرده!سنت پیامبرش را تکرار کرده است!خدا ازش قبول کنه.تقبل الله!حاج آقا شیخ حسن گلستانی!شنیده ام که الان در سرتا سر غرب ایران به آقا گلی معروف شده.دلم به حال اونهائی میسوزه که بیچاره ها وقتی میخواهند زن بگیرند یک آخوند را میارند که براشون خطبه عقدرا بخونه!روح ایرج شاد که گفت
    در ایران تا بود ملا و مفتی
    به روز بدتر از این هم بیفتی
    علی بی ستاره


  2. ناشناس Says:

    ما بالاخره نفهمیدیم که کدام درسته ؟ اینقدر شنیدیم که اسلام دین رحمته و مروته ولی با این ماجراهایی که هر روز مدعیانش انجام می شود آدم را از همین اعتقادات ناچیزی که برایش مانده ، پشیمان می کند.
    جمشید


  3. ناشناس Says:

    با درود به آقای جمشید.اگه واقعاً دوست داری بفهمی کدوم درسته؛بهترین راهش اینه که خود قرآن را با کمی دقت بخونی،آنوقت خواهی دید که چقدر ضد و نقیض در آن پیدا میشود.اگر چه بعضی جاها به آیات رحمت بر میخوری ولی در بسیاری از جاها دستورات مستقیم جنایت علیه بشریت؛علیه زنان؛علیه کودکان؛علیه بی دینان و علیه ادیان دیگراست.در واقع بیشترش برای توجیح جنایات و تجاوزات محمد علیه جان و مال و ناموس مردم است.پیروز باشی.
    علی بی ستاره


  4. ناشناس Says:

    بوده است یک امام جمعه به غرب
    وقت خطبه به دست او یک حرب

    نام اوشیخ حسن گلستانی
    وعظ می گفتی از مسلمانی

    او نماینده ولی فقیه
    چشم پلشت وکثیف وپست و وقیح

    یک نفر هم ز کارمند ستاد
    بوده در فن نوکری استاد

    هردو باهم رفیق و همکارند
    پدر خلق را در می آرند

    لیک آن شیخ پست بی همه چیز
    که رفاقت براش کم ز پشیز

    چشم دنبال آن زن کارمند
    داشت و میزدی به او لبخند

    الغرض بعد مدتی کوتاه
    شیخ با زن شدند یک دل و راه

    و اینک دنبالهء ماجرا ....

    امام جمعهء پست نا مرد گند
    برفت خانه با همسر کارمند

    اول لاس و بوسیدن آغاز کرد
    سپس بند شلوار وی باز کرد

    زن کارمند گفت با عور و ناز
    که ای شیخ من گشته ام بی نماز

    آخوندک چو این حرف از وی شنفت
    به یکباره چیزش در جا بخقت

    چو زن دید امام جمعه ماءیوس شد
    از این حرف در آه و افسوس شد

    کپل را در آغوش وی جای داد
    بدو گفت کی شیخ ناپاکزاد

    خدا گر زحکمت ببندد دری
    ز رحمت گشاید در دیگری

    علی بی ستاره


  5. ناشناس Says:

    رفتم به نماز جمعهء تویسرکان
    در زیر حجاب بد پر از دلبرکان
    در حال رکوع و سجده می گفتندی
    کو آن امام جمعهء سوراخ ترکان

    علی بی ستاره


  6. ناشناس Says:

    ظاهرا گرفتاری ما ایرانیان با نقش مخربی که مذهب در طول سالها بازی کرده ، به این زودیها نقطه پایانی به این تراژدی دیده نخواهد شد. تازه این نمونه ایی از هزاران گندی است که این آخوندهای رزل در مملکت نازنینمان ببار آوردند.
    بصیر