48 سال گذشت ....

امروز صبح غیر معمول زود از خواب پا شدم و با بی حوصلگی که گاها سراغ آدم میاد خودم را مشغول اینترنت کردم که بناگاه صدای پیغام موبایلم به گوش رسید , پیامی کوتاه و صمیمی از همنشین مهربانم بود : تولدت مبارک ...
به این ترتیب وارد چهل و نه سالکی شدم , عمری که سالهای بیشترش در گیر آخوندها بوده و قراره که اگر هم عمری باقی باشه درگیرش باشه .
ایامتان به کام
به این ترتیب وارد چهل و نه سالکی شدم , عمری که سالهای بیشترش در گیر آخوندها بوده و قراره که اگر هم عمری باقی باشه درگیرش باشه .
ایامتان به کام
ارسال به: